کد مطلب:149406 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

مشخصات سیاسی اموی، دامن زدن به آتش تعصب نژادی و ترویج شعر
امویین از چند چیز حمایت و با چند چیز مبارزه می كردند. از جمله چیزهایی كه حمایت می كردند، دامن زدن به آتش تعصبهای نژادی بود. در الامام الصادق می نویسد كه حجاج به عامل خود در بصره نوشت كه وقتی كه نامه ی من به تو رسد نبطیه را از خود دور كن كه برای دین و دنیا مفسده اند. عامل - به قرینه ی كلام - افراد متقی و قاریان قرآن را استثناء كرد و گزارش داد. حجاج نامه ای بنوشت و در آن نامه نوشت كه به رسیدن این نامه اطباء را جمع كن كه در خواب، تو را معاینه كنند، اگر رگ نبطی پیدا كردند فورا قطع كن.

یكی دیگر ترویج اشعار و بالأخص اشعار جاهلی بود. گذشته از اشعار بزمی، كوشش می كردند كه به مردم القاء كنند كه حكمت هم در اشعار است. در جلد چهارم ابن خلكان صفحه ی 328 ضم شرح حال ابوعبیده ی نحوی می نویسد: و ذكر المبرد فی كتاب الكامل ان معاویة بن ابی سفیان الاموی قال اجعلوا الشعر اكبر همكم و اكثر آدابكم فان فیه مآثر اسلافكم و مواضع ارشادكم فلقد رأیتنی یوم الهزیمة و قد عزمت علی الفرار فما ردنی الا قول ابن الاطنابة الانصاری:



ابت لی عفتی و ابی بلائی

و اخذی الحمد بالثمن الربیح



و اجشامی علی المكروه نفسی

و ضربی هامة البطل المشیح



و قولی كلما جشأت و جاشت

مكانك تحمدی او تستریحی



لادفع عن مآثر صالحات

و احمی بعد عن عرض صریح [1] .



آن جمله های معاویه در واقع مبارزه ای است با «الشعراء یتبعهم الغاون» [2] و سنت نبوی. معاویه چرا در آن وقت به فكر آیات جهاد قرآن نیفتاد و به فكر این اشعار تعصب آمیز افتاد؟!


البته استشهاد به شعر حكمت عیب ندارد، همان طوری كه ابا عبدالله هم در ایام حركت به كربلا به اشعار یكی از انصار تمثل جست (سأمضی و ما فی الموت...) ولی این بیان كلی معاویه كه می گوید: «اجعلوا الشعر اكبر همكم» خیلی خطرناك است و بعلاوه خیلی فرق است بین آن اشعار و این اشعار.

جرجی زیدان در جلد چهارم تمدن اسلام ص 131 می گوید:

«در نظر بنی امیه مردم سه دسته می شدند: اول فرمانروایان كه خود عربها بودند، دوم موالی یعنی بندگان (مسلمانان آزاد شده) آنان، سوم ذمیها؛ چنانكه معاویه راجع به مردم مصر می گوید: اهل آن كشور سه دسته ی ناس، شبیه ناس، نسناس و یا لا ناس (جانور) [می باشند.] طبقه ی اول عربها و دوم موالی و سوم ذمیان یعنی قبطیان هستند.»

در جلد چهارم، جرجی زیدان فصلی دارد در سیاست دولت در عصر اموی. وی راجع به اینكه امویها به اهل ذمه سخت می گرفتند برای پول، و اگر پول می داد او را خیلی گرامی می داشتند، ارجاع می كند به خطط مقریزی.

مواطن ظهور شجاعت حسینی (شجاعت بدنی)

مواطن ظهور مروت حسینی

مواطن ظهور صبر

مواطن ظهور غیرت و حمیت و اباء نفس

توجه به خدا [3] .


[1] [مبرد در كتاب كامل آورده كه معاوية بن ابي سفيان اموي گفت: بايد شعر بزرگترين كوشش و بيشترين ادبيات شما باشد كه آثار پيشينيان شما و مواضع ارشاد و راهيابي شما در آن نهفته است. همانا من در روز هزيمت (گريز از جنگ) تصميم بر فرار گرفتم و چيزي مرا بازنگرداند جز اين سخن ابن اطنابه ي انصاري: عفت و ورزيدگي من و اينكه خواستم با بهايي گران ستايش را براي خود بخرم و نفسم را بر ناگواريها واداشتم و بر فرق دليري كه خود را مي پايد كوفتم و به نفس خود وقتي بي تابي و غضب مي كرد گفتم سر جاي خود باش تا ستايش شوي يا استراحت كني، همه ي اينها باعث شد كه از ميدان كارزار نگريزم تا از آثار صالح و شايسته دفاع كنم و از آبروي نيك خود حمايت نمايم.].

[2] شعراء / 224.

[3] [در نسخه ي دستنويس استاد شهيد، در زير هر يك از تيتراژهاي فوق محلي براي توضيح قرار داده شده است ولي مطلبي نوشته نشده است.].